جنگ نرم

در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکرى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.(امام خامنه ای)

جنگ نرم

در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکرى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.(امام خامنه ای)

این وبلاگ سعی دارد با معرفی مبانی معرفتی گفتمان انقلاب اسلامی و نهادینه کردن آن در جامعه، عمق فکری و معرفتی جریانهای فکری و فرهنگی و سیاسی را نمایان کند تا ظلمات و موانع رسیدن به اهداف و آرمانهای الهی انقلاب اسلامی نمایان شود و در این مقطع حساس انوار الهی انقلاب اسلامی هر چه زودتر به ظهورکامل برسد.

پیوندها
پیوندهای روزانه
به نام خدایی که وجودم از وجودش گشته موجود

در حوزه علم چیزی که موضوعیت دارد، انسان است. چرا که اگر انسان نباشد، هیچ یک از علوم حقیقی و واقعی معنا و مفهومی ندارد و قدرت عرض اندامی در عالم وجود پیدا نمی کند. با اندک تأمّل و تدبّری در این مسئله بشر متوجه می شود که همه چیز در عالم ملک و ملکوت برای انسان است و اگر او نباشد، این ها همه و همه راهی جز عدم و نابودی ندارند و تنها گزینه ای که برایشان وجود دارد تا آن را برگزینند، چیزی نیست جز فنا.

اما در بین علوم، آن چیزی که به طور مستقیم با بشر ارتباط دارد و مؤلفه های تغییر در آن، در وهله‌ی اول او را متأثر می کند، علوم انسانی است. شاید علت نامیدن این علوم به علوم انسانی هم همین باشد، چرا که علوم دیگر هم، بر انسان تأثیر می گذارند و در واقع او را وادار به عمل در حوزه یکی از شریعت‌های موجود می کنند. لذا نامیدن این علوم به علوم انسانی می تواند این باشد که این علوم نه تنها بر انسان به طور مستقیم، بلکه بر علوم دیگر که برای انسان کشف می گردد و او را وارد حوزه عمل به یک شریعت می کند، اثرگذار است. بنابراین اولین قسم از علوم که می تواند انسان را متأثر نماید و در واقع روح و جوهره‌ی دیگر علوم است، علوم انسانی است.

اکنون که اهمیت علوم انسانی در بین سایر علوم مشخص گردید و متوجه شدیم که در این علوم، به طور اخص موضوعیت مسئله‌ها قائم به کسی به نام انسان است، باید نظر را رو به اهداف وجودی این انسان ببریم تا با نظر به اهداف و غایت او، علت حضور و ظهورش در تمام مراتب عالم وجود را نظاره‌گر باشیم. و از طرفی باید بعد از شناخت غایت بشر متوجه این نکته مهم باشیم که این انسان در حوزه علوم در اولی ترین مرحله و مرتبه از علم، تحت تأثیر علومی به نام علوم انسانی قرار می گیرد و با عمل در حوزه اعتقادات، خلقیات و رفتارها چنان او و غایتش را دگرگون می کند که جهت حرکت به سمت شقاوت‌ها و سعادت‌های او را در پی دارد.

در این بین، مسئله و موضوع ما، انسان دو ساحتی می باشد که متشکل از عالم طبیعیه و عالم ماورءالطبیعیه است و این خود بابی دیگر از بحث را می طلبد که در این مجال مختصر قلم توانایی همراهی با این مهم را ندارد، لذا فرصت دیگری را می‌طلبد.

اما ای انسان غایت تو چیست؟ برای چه آمده‌ای تا تمام موجودات عالم بر تو سجده کنند؟ آیا آنگونه شده‌ای و یا آنگونه هستی که تمام عالم وجود، سر تعظیم در برابرت خم کنند؟ یا نه، تو سر تعظیم بر ایشان خم نموده‌ای؟ آیا خودت را شناخته‌ای؟ آیا خودت را عزیز خدا دانسته‌ای؟ آیا اندیشه کرده‌ای، که از کجا آمده‌ای و به کجا خواهی رفت؟ آیا در چیستی و کیستی خود تفکر نموده‌ای؟ آیا خود را گوشت و پوست پنداشته‌ای یا تجلی گاه اسماء الهی؟ آیا خداگونه شده‌ای؟ آیا مصداق تبارک الله احسن الخالقین قرار گرفته‌ای؟ آیا می‌دانی جایگاه تو خلیفة الهی است؟ آیا می‌دانی تمام عالم برای تو، و تو برای خدای علیم و حکیم و قدیر هستی؟

آری، هدف و غایت انسان رسیدن به مراتب و منازل مهم الهی در اعلی ترین درجه و مقام است تا در این جایگاه تمام استعدادهایش شکوفا شود و خود را در کنار حضرت رب السماوات و الارض نظاره‌گر باشد.

لذا باید گفت اساساً انقلاب اسلامی آمده است تا از بشر غرق در فقر و جهل و ماده دستگیری نماید و او را سوار بر خود کند و او را به سان عقاب تیزپروازِ خستگی‌ناپذیر، به اوج قله‌های رفیع و زیبای انسانیت برساند. اما چگونه؟ برای رسیدن به این مهم، انقلاب اسلامی مسیرها و راه‌های سخت و دشواری را طی نموده است که انشاءالله این مسیر پربرکت برای نجات مسضعفین عالم در تمام حوزه‌های سبک زندگی رقم خواهد خورد و حقیقت انسان کامل به ظهور کامل خواهد رسید.

انقلاب اسلامی با دمیدنِ نفسِ مسیحایی و روح غیرت دینی، در بین مستضعفینِ خاکِ آسمانی و ملکوتیِ ایران توسط امام عزیز – که خود انقلاب را در وجودش نهادینه کرده بود-  توانست اولین قدم را چنان بردارد که مستکبرین خارجی - شرق و غرب- و مستکبرین داخلی نتوانستند در عمل، آن را به عقب برگردانند. و در این نقطه از عطف تاریخ، روح و جوهره‌ها و عزم و اراده های پولادین‌ امام و امت عزیز ایران‌سماء، توانستند حرکت انقلابی را رقم بزنند که اساس جهت دهی انقلاب به سمت آرمان‌های الهی باشد. در واقع اساس نظام را از حکوت طاغوت به حکومت الله تغییر دادند.

در مرحله بعد انقلاب اسلامی شروع به طراحی و پیاده سازی نظامات الهی نمود تا با عملی ساختن آن کلیت حکومت از مجاری اسلامی خارج نگردد. اما این نکته را یادآور می شوم که هر مرحله از انقلاب متوقف به مرحله قبل نیست و باید هر مرحله از زمان آغاز، سیرش شروع شود و آن چنان رشد و نمو نماید تا به سر منزلِ کمالِ الی الله برسد.

در مرحله بعد از طراحی و اجرای نظام اسلامی، اصلی ترین مرحله ای که باید عملی گردد مرحله عظیم تشکیل دولت اسلامی است و باید دانست که سخت ترین مرحله از مراحل انقلاب اسلامی همین مرحله می باشد. و این مرحله بدان معناست که تمام مسئولین نظام اسلامی باید موصوف به تمام صفاتِ مدیریتیِ الهی گردند.

و اما مرحله بعد، که مستقیماً به بحث علوم انسانی باز می گردد این است که، انقلاب اسلامی باید جامعه ای الگو و نمونه را به منصه ظهور برساند تا این مهم به مانند دریا همه مرداب ها و گندآب ها و همه ظلم ها و تاریکی های موجود در سراسر عالم خاکی را در خود هضم نماید و اثری از آن باقی نگذارد. و نه این که مثالی توهم زده در عالم واقع بلکه مثالی واقعی و حقیقی را به نمایش بگذارد که قلوب سرتاسر عالم خریدار آن باشد و این مهم محقق نگردد مگر به دستان و ذهن‌های خلاق اندیشمندان ایرانی.

لذا علوم انسانی و الهی باید چنان از قلوب مردم و مسئولین و اندیشمندان جامعه قلیان کند، تا این جامعه‌ی الهیِ الگو، قوام ظهورش را پیدا کند و خود را به همه بنمایاند. پس برای رسیدن به جامعه‌ی جهانی الهی و رسیدن به همه خوبی ها و زیبایی های عالم، اول مرتبه از علوم که باید هم سنخ عالم قدس گردد این است که علوم انسانی متحول گردد اما نه از جنس مدرن بلکه از جنس عالم قدس و ملکوت.

والسلام علیکم و الرحمة الله و برکاته

محسن نوروزی لرکی

9 اسفند 1392

سال حماسه سیاسی حماسه اقتصادی

 

  • محسن نوروزی

نظرات  (۷)

  • انقلاب اسلامی
  • سلام خوب بود. تشکر
  • سعید ابراهیمی
  • أجرکم عند الله و سعیکم مشکور..
    ان‌شالله خودکارت همیشه پر جوهر باشه تا برای اسلام روی کاغذ بلغزه!
    یا حق.

    سلام

    با اشتیاق شروع به خواندن کردم ولی افسوس٫ چز مقداری کلیات٫ هیچ بحثی در این که علوم انسانی چگونه «در رسیدن به حکومت جهانی الله» نقش ایفا میکند٫ ندیدم.  راستی کی قرار است علوم انسانی اسلامی شود و چگونه؟ 

    پاسخ:
    سلام بزرگوار
    از این که بنده را مورد لطف قرار دادید سپاس گزارم.
    ار شما به جد خواستارم که بنده را نقد کنید و چرا که نقد و پرسش باعث قوام یک بحث می گردد.
    مسئله مهمی مطرح کردید. ما در این مقاله به بحث چگونگی نپرداختیم که خود مسئله مهمی است.
    موضوع ما جایگاه علوم انسانی در بین سایر علوم در رسیدن به حکومت الله گونه است نه چگونه رسیدن؟!
    البته در آینده مطلبی را می نویسم و روی نقطه آغاز و تحول آدر علوم انسانی بحث خواهم کرد.
    نکته بعد اینکه اگر می شود در انتقادتان ریزتر شوید و درباره بحث مطرح شده در متن و ارتباط آن با موضوع ایراد و اشکال نمایید.
    لطفا وب سایت خود را معرفی نمایید که ما هم با دوستانی مثل شما آشنا شویم.
    انشاالله در پناه حق و برای حق سالم و پیروز باشید.
    با تشکر از شما دوست بزرگوار
    سلام
    خیلى خوب جایگاه بحث روشن شده بود و به صورت بنیادین اهمیت موضوع راشرح داده بودید
    موفق باشید..یاعلى...
    پاسخ:
    سلام
    تشکر از اظهار لطفتان.
    این نظر از وبلاگ اینجانب به آدرس jn-jangenarm.blogfa.com به این جا منتقل گردیده است.

    سلام.عالی بود.تشکر

     

  • خامنه ای کبیر
  • سلام

    خسته نباشید.اجرتان با صاحب این نهضت مقدس

    شرح بیشتری احتیاج داشت.درواقع جایگاه مهم علوم انسانی درمیان سایر علوم برای رسیدن به حکومت جهانی حق واضح نبود شاید اگر سایر علوم راهم نقد و بررسی می کردید و به بررسی جایگاه آن ها می پرداختید به روشن شدن بحث کمک می کرد.

     

    پاسخ:
    سلام
    تشکر می کنم از بابت انتقاد و پیشنهادی که به مطلب این حقیر عنایت فرمودید.
    مطمئنا این مهم باعث قوی تر شدن مطلب می گردد.
  • صادق خلیلی
  • عالی بود.

    پاسخ:
    تشکر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    .........................................