شناخت ماهیت شیطان و انتخاب سیاست خارجی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهم انا نرغب الیک فی دولةٍ کریمةٍ، تعزّ بها الاسلام و اهله، و تذلّ بها النفاق و اهله و تجعلنا من الدعاة الی طاعتک، والقادة الی سبیلک، و ترزقنا بها کرامة الدنیا و الآخرة
در هیاهوی ظلمانی دیپلماسی و سیاست خارجی که هر کسی از دل و و قلب و اندیشه ی خویش سخن می راند و سعی دارد که جهت آن ها به سمتی باشد که خویشتن خویش می پندارد. و در برخی موارد افراد سخنان خود را چنان به نور الله ملبس می نمایند که گویی خود آن نور الهی در این سخنان تجلی یافته. و در همین مسیر برخی چنان مسائل را تبیین می کنند که نتوان حتی در آن ها شک و تردید کرد تا چه رسد به این که به مخاطب خود احترام بگذارد و مجال تحقیق و تأمل دهد. این فضا، فضای دگم و بسته است که نه تنها به جامعه اجازه رشد و پیشرفت نمی دهد بلکه چون حجابی غلیظ آن را فرا می گیرد و او را در سردرگمی تاریخی محو می نماید. این فضا را باید به سان جنگلی تصور کرد که دود غلیظی آن را فرا گرفته باشد و شخص به دنبال جنگل که همان حقیقت اعلی باشد می گردد. خب، در این فضای آلوده به دود غلیظ، شخص چگونه به حقیقت عالم و واقعیت حقیقی بنگرد؟ در این شرایط او حتی خود را هم گم می کند تا چه رسد به این که بخواهد آن جنگل زیبا را مشاهده کند. پس به جامعه باید فرصت فکر و اندیشیدن داد تا بتواند خود به دنبال کشف حقایق باشد و حقیقت را، چون ماهیگیرِ ماهری صید نماید و از این مهم به شوق آید و در او رشدی حاصل شود، نه این که او را محدود نمایی؛ که این با اصل الهی آزادی که در وجودش نهفته است منافات دارد و راه به جایی نبرد.
امروز خاک الهی و مقدس ایران زمین در موقعیت مکانی و زمانی قرار گرفته است که کشورهای مستضعف جهان به سان عقابی تیز پرواز و بلند پرواز به او می نگرند که یا خود را به او برسانند و یا با تقلید از حرکات و سکنات او از او بیاموزند و یا به ناچار به امید رهایی از شرک و ظلم و تاریکی ها و ظلمات زمانه، منتظرند که او به سان منجی بیاید و دستشان را بگیرد، تا با او در اوج افلاک و در اوج آزادی هم زبان و هم قرار شوند و طعم شیرین و با حلاوت ملکوت را درک نمایند و در مقام شکر معبود ابدی در آیند و مصداق این آیه ملکوتی قرار گیرند «لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید» و بازاوج گیرند و اوج گیرند و اوج گیرند تا به سر منزل مقصود که همان الله است برسند. بنابراین، باید به تمام مسائل خصوصا سیاست خارجی، نیک نگریست و بعد دست به اقدام زد.
در این مقام باید به جهت سر انگشتان ولایت که به منزله اطاعت و تمکین کردن از «اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم» است، درست بنگریم و به ثواب نگاه کنیم، چرا که جهت مهم است نه سر انگشتان. اما گاهی این نوک سرانگشتان با جهت نگریسته شده، یکی می شود و گاهی خیر. خلاصه کلام این که ولایت، حقیقت و اصل و باطن قرآن است و به زبانی دیگر، قرآن ناطق است. لذا در همه مسائل برای دوری از گمراهی و ضلالت باید به ریسمان محکمات او چنگ زد نه متشابهاتش.
امروز امت اسلامی و بالاخص ملت توحیدی و مؤمن ایران اسلامی - که در رأس همه این امت، ولایت الهی قرار دارد- باید در حوزه های داخلی و خارجی سیاست الهی و شرعی اتخاذ نماید و در این مسیر باید تمام هم و غمش خلق عزت و اقتدار ملت مومن باشد و الگو قرار گرفتنش برای تمام مستضعفین جهان و رسیدن به حکومت جهانی الله. در این میان باید گفت که عزت ایران با سایر ملل و دول غرب و شرق، فرسنگ ها متفاوت است و فرق می کند. چرا؟ از این جهت که خداوند در قرآن می فرماید: «إن الله یدفع عن الذین آمنوا إن الله لایحب کل خوان کفور»(سوره حج ، آیه 38) و امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی فرموده است: هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است». و مفضل عمر روایت کرده است که حضرت صادق علیهالسلام به من فرمودند:«هر کس به زبان مومنی سخن بگوید و از آن، رسوایی او و از بین بردن مروّت و جوانمردیاش را بخواهد تا از چشم مردمان بیفتد، خداوند او را از ولایت خودش به ولایت شیطان میاندازد ولی شیطان هم او را نمیپذیرد» و در حدیثی دیگر امام صادق علیه السلام میفرمایند: «المؤمن اعظم حرمة من الکعبه» و به زبانی دیگر «ریختن آبروی مومن گناهش بیشتر از تخریب خانه خداست.»
آری در نگاه فردی خیانت به یک مؤمن یک نوع شدت برخورد از طرف خداوند متعال را دارد اما در حوزه اجتماعی یک نوع دیگر. پس حضرت باری تعالی در دفاع از جمعیت مؤمنان با شدت بیشتری اقدام می نماید. در نگاه فردی ریختن آبرو و عزت مؤمن نه بسان ریختن خانه خدا بلکه بالاتر از ریختن خانه خداست، حال تو خود بنگر، اندر باب ریختنِ آبرو و عزتِ سیل خروشان و بنیان کن ملت شریف و عزیز و مؤمن ایران؟! ملت و امتی که ولی نعمتان سیاستمدارانشان هستند.
ملت و امتی که امام امت در وصفشان چنین می گوید:« ملت ایران حرکتى در انقلاب اسلامى انجام داد که این حرکت نه فقط براى این منطقه، بلکه براى جهان بشریت مبدأ یک تحول، مبدأ یک نگاه نو، مبدأ یک خط جدید در حرکت فکرى بشر شده است و بعد از این، بیشتر خواهد شد.» (24 اردیبهشت 88).
ملتی با این عظمت باید هشیار باشد، چرا که شیاطین و شیادان عالم کمر همت بسته اند تا او را از صحنه تاریخ حذف و نابود گردانند و نگذارند این ملت رسالت الهی خویش را به ثمر برساند.
«ما فرزندان این آب و خاک باید افتخار کنیم که خداى متعال این شجرهى طیبه را در سرزمین ما، در ملت ما، در دل هاى ما با دست قدرت خود غرس کرد. این افتخار متعلق به ما ایرانیان است که توانستیم پرچم اسلام را بلند کنیم که این پرچم، پرچم عدالت، پرچم انصاف، پرچم خردورزى، پرچم پیشرفت ملى، پرچم احسان و عدل و داد است. این پرچم را ایرانىها بلند کردند، دشمنان بشریت - مستکبرین عالم - همهى تلاش و توان خود را به کار بردند تا این پرچم را به زیر بکشند و این دست را قطع کنند؛ اما نتوانستند.» (24 اردیبهشت 88).
آری امروز شیطان بزرگ، ایادی کفر و نفاق، شرک و دو رویی را فراخوانده تا مسیر و جهت الهی بشریت به خصوص ملت عزیز و مستحکم ایران را از مسیر حیات طیبه بازگرداند و او را در ویل های وحشتناک حیات خبیثه بیاندازد.
«در نظرم است که در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطان ها را دور خودش جمع کرد و این که مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع میکند. و چه بچه شیطان هایی که در ایران هستند و چه شیطان هایی که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.
شما میدانید که ایران در مدت حکومت این دو خبیث، ـ که حکومتشان هم برخلاف قانون بود ـ یک بُرههای از زمان گرفتار انگلستان بود و بعدش گرفتار امریکا؛ یعنی عمدهاش امریکا. رضاخان را انگلیس ها آوردند و مأمورش کردند برای ما، و محمدرضا را متفقین که آمدند ایران ـ به حسب گفتۀ خودش ـ صلاح دیدند که محمدرضا باشد. البته آن ها صلاح ملت را که نمیدیدند، صلاح خودشان را میدیدند. در طول این مدت هم گرفتاری های همه جانبۀ ملت ما را ـ چه زن ها و چه مردها ـ همه میدانید. شاید بسیاریش را یادتان نباشد که من یادم است که این ها در زمان رضا خان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردند، چه پردهها دریدند از این مملکت. چه زورگویی ها کردند و چه بچهها سقط شد در اثر حملههایی که این ها میکردند به زن ها که چادر را از سرشان بکشند. آن زمان گذشت با تلخی، و همان متفقینی که این را آورده بودند؛ یعنی انگلیس ها که آورده بودند، همان ها او را از این جا بردند و اعلان هم کردند. در رادیوی دهلی که آن وقت دست این ها بود، اعلام کردند که ما این را آوردیم و بعد که خیانت کرد، بردیم. و بعد هم جواهراتی که جمع کرد و چمدان ها را بست و برد و در کشتی گذاشت که همراهش ببرد، بین راه ـ آنطوری که یکی از همراهانش نقل کرده بودند بین راه ـ یک کشتی مخصوص حمل دواب آوردند متصل کردند به آن کشتی، و رضا خان را آن جایی که جایش باید باشد آن جا بردند. و او گفته بود که چمدان ها؟ گفتند: چمدان ها بعد میآید. او را بردند به آن جزیره و چمدان ها را هم آن ها بردند و خوردند.
بعد نوبت غارتگری به این دومی رسید که آن را اکثراً یادتان است؛ یعنی اواخرش را که همه یادتان است. از اولش هم بسیاریتان یادتان است که این ها چه کردند، و چه جنایاتی در این مملکت کردند با چه اسماء فریبنده. معالأسف از این تبلیغات همه جانبهای که این ها کردند بعضی از افراد باورشان آمده است، و بعضی ها هم که شریک جرماند با آن ها و حالا هم مشغول فعالیت هستند. این ها همان شیاطینی هستند که حالا به فریاد امریکا، مشغول انجام عمل هستند، مشغول شیطنت هستند. و باید ملت ما با هوشیاری، با بیداری این توطئهها را خنثی کند. » (14 آبان 58 در جمع کارکنان بیمه مرکزی ایران/ صحیفه امام جلد10)
«مهم ترین و دردآورترین مسئلهای که ملت های اسلامی و غیر اسلامی کشورهای تحت سلطه با آن مواجه است موضوع امریکاست. دولت امریکا به عنوان قدرتمندترین کشورهای جهان برای بیشتر بلعیدن ذخایر مادی کشورهای تحت سلطه، از هیچ کوششی فروگذار نمیکند.
امریکا دشمن شمارۀ یک مردم محروم و مستضعف جهان است. امریکا برای سیطرۀ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمینماید. امریکا مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش که به وسیلۀ صهیونیسم بینالملل سازماندهی میگردد، استثمار مینماید. امریکا با ایادی مرموز و خیانتکارش، چنان خون مردم بیپناه را میمکد که گویی در جهان هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند.» (21 شهریور 59 مسلمین جهان و زائران بیت الله الحرام/ صحیفه امام جلد13)
در این چند بند که آورده شد امام عزیز به ماهیت امریکا اشاره می کند و با توجه به بیانات خمینی کبیر، سوال این جاست که کسانی که می گویند:« مرگ بر امریکا آیه قرآن نیست که همیشه سر داده شود» یا «اسلام دستور نداده است که با کسانی که مخالف عقیده ما هستند، قطع رابطه شود یا صحبت نکنیم.» «آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن ها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن ها را پذیرفتیم، تمام است.» به این سخنان بنیان گذار کبیر حرکت انقلابی ایران اسلامی گوش کرده اند؟ یا اساسا آن را قبول ندارند؟ آیا شیطان که خودش هم قسم خورده که همه انسان ها را به اغوا می کشانم الا عده ای، دشمن همیشگی بشریت نیست؟آیا نباید همیشه شعار مرگ بر امریکا سر داد؟ آیا با شیطان می توان مذاکره کرد؟ آیا دربرابر شیطان بازی برد- برد معنا می دهد؟ شیطانی که امام نمونه ای از کارهایش را بیان می کند و می گوید: « این ها در زمان رضا خان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردند، چه پردهها دریدند از این مملکت. چه زورگویی ها کردند و چه بچهها سقط شد در اثر حملههایی که این ها میکردند به زن ها که چادر را از سرشان بکشند.». آیا بازی برد-برد و مذاکره نه از سر تسلیم(بخوان عین تسلیم) و حذف شعار مرگ بر امریکا در برابر آن اژدهای هزار سر، که همتش بلعیدن ذخایر مادی کشور های تحت سلطه اش و به قول امام عزیز دشمن شماره یک مردم مستضعف جهان است، معنی می دهد؟
در بحث سیاست خارجی و بحث ارتباط با شیطان بزرگ باید خیلی مواظب بود چرا که شیطان با مکر جلو می آید، خصوصا با جبهه ای که ذات و وجود و حیاتش، ذات و وجود و حیات او را نفی می کند. در این باره خمینی کبیر می فرمایند: « ایران که خواسته است از هر جهت با این شیطان بزرگ قطع رابطه کند، امروز گرفتار جنگ های تحمیلی است. امریکا عراق را وادار نموده است خون جوانان ما را بریزد. و سایر کشورهای تحت نفوذش را وادار نموده است تا ما را با حصر اقتصادی از پای درآورد؛ معالأسف اکثر کشورهای آسیایی هم با ما سر ستیز برداشته. ملت های مسلمان باید بدانند که ایران کشوری است که رسماً با امریکا میجنگد، و شهدای ما، این جوانان و دلاوران ارتش و سپاه از ایران و اسلام عزیز در مقابل امریکا دفاع میکنند. پس ذکر این مسئله ضروری است که درگیری های غرب کشور عزیز ما درگیری هایی است از جانب امریکا که گروه های از خدا بیخبر وابسته، هر روز ما را با آن مواجه کردهاند ، و این به محتوای انقلاب اسلامی ما مربوط میشود که بر پایۀ استقلال واقعی بنا گشته است. چه اگر ما با امریکا و یا سایر ابرقدرت ها و قدرت ها کنار آمده بودیم، گرفتار این مصایب نبودیم؛ ولی مردم ما دیگر به هیچ وجه حاضر نیستند تن به خواری و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگی ننگین ترجیح میدهند.
ما برای کشته شدن حاضریم و با خدای خویش عهد نمودهایم که دنبالهرویِ امام خود سیدالشهدا باشیم. ای مسلمانانی که در کنار خانۀ خدا به دعا نشستهاید، به ایستادگان در مقابل امریکا و سایر ابرقدرت ها دعا کنید و بدانید که ما با عراق جنگی نداریم و مردم عراق پشتیبان انقلاب اسلامی ما هستند، ما با امریکا در ستیزیم. و امروز دست امریکا از آستین دولت عراق بیرون آمده است و به امید خدا این ستیز تا استقلال واقعی ادامه دارد که بارها گفتهام ما مرد جنگیم و تسلیم برای مسلمان معنا ندارد. ای کشورهای بیطرف! شما را به شهادت میطلبیم که امریکا قصد نابودی ما را دارد. کمی به خود آیید و ما را در هدفمان کمک کنید. ما به شرق و غرب و به شوروی و امریکا پشت کردهایم تا خود، کشور خود را اداره کنیم. آیا حق است تا این چنین مورد هجوم شرق و غرب واقع شویم؟ با اوضاع فعلی جهان این یک استثنای تاریخی است که با مرگ و شهادت و شکست ما، مطمئناً هدف ما شکست نمیخورد.» (21 شهریور 59 مسلمین جهان و زائران بیت الله الحرام/ صحیفه امام جلد13)
امام عزیز بیان می فرمایند که مخالفت هایی که با انقلاب اسلامی می شود مربوط به محتوای آن است. این نکته خیلی کلیدی است. پس خیلی باید هشیار بود.
اما جواب این سوال که ما اصلا می توانیم با امریکا مذاکره کنیم؟ یا رابطه داشته باشیم؟ این است که زمانی ما می توانیم با امریکا مذاکره و ارتباط داشته باشیم که، امریکا خوی شیطانی و استکباری خودش را کنار بگذارد و گذشته اش را جبران کند و همه ی حقوقی که به گردنش است ادا کند لذا، در این صورت امریکا دیگر ماهیتش عوض شده است و امریکای جدیدی به وجود آمده است و او وجودش را با انقلاب اسلامی یکی کرده است. ولی در این شرایط که امریکا مدام از سر تکبر و خود خواهی و خود برتربینی صحبت می کند و گذشته اش را جبران نکرده است و مردم بی گناه فلسطین و سوریه و افغانستان و پاکستان را به خاک و خون می کشاند، ارتباط و مذاکره نه تنها مفهومی ندارد بلکه در تابع انقلاب اسلامی تعریف نشده است.(فقط در یک مورد، که آن هم به نفع انقلاب اسلامی و به ذلت کشاندن شیطان بزرگ است.)
خبرنگار تلویزیون سراسری پی.بی.اِس امریکا در 10 آذر 57 سوالاتی از امام می پرسند و امام جواب می دهد که ماهیت امریکا را مشخص می نماید:
- [امریکاییها چه بلاهایی بر سر شما آوردهاند که شما به آن ها اعتراض میکنید؟]
- دولت های امریکا بزرگترین جنایتی که به ما کردند این است که این دودمان پهلوی را به ما تحمیل کردند و مخازن ما را با دست آن بردهاند و در عوض چیزی که به درد ملت بخورد ندادند و ارتش ما را در تحت حمایت خودشان قرار دادند که بر ضد ملت ما قیام کند... . در ایران، پایگاه هایی درست کردند که مخالف با استقلال ما بوده است. و ما با وجود حکومت این شاه هیچ زندگی صحیح نمیتوانیم بکنیم. امریکاست که پشتیبانی از شاه میکند. و الآن هم رئیس جمهوری امریکا پشتیبانی خودش را اعلام میکند و کرده است. یک ملتی که برای احقاق حق خودش، برای آزادی، برای استقلال قیام کرده است، رئیس جمهوری امریکا تعبیر میکند که این ها مردم پست و رذلی هستند. این منطق آقای کارتر است و ما از ملت امریکا میخواهیم به این آقای کارتر بگویند که، ملتی که مظلوم است، ملتی که در تحت فشار است، ملتی که آزادی و همۀ آزادی ها از او سلب شده است، ملتی که استقلال ندارد، ملتی که کشته میدهد، ملتی که ظالمین بر او غلبه کردهاند ... این ها الآن میخواهند احقاق حق خودشان را بکنند. فریاد میزنند که ما آزادی میخواهیم، ما استقلال میخواهیم. آیا چنین چیزی پستی و رذلی است که کارتر تعبیر میکند؟ ما از ملت امریکا میخواهیم و امیدواریم که از رؤسای خودشان مؤاخذه کنند. ما میل نداریم که در میان ملت های مسلمان، ملت امریکا به صورتی درآید که از نظر آن ها بیفتد و ملت امریکا را یک ملت ظالمی بدانند. ما در صورتی که ملت امریکا با ما همراهی کنند از ایشان تشکر هم خواهیم کرد.
- [قراردادهایی نظامی به مبلغ بیست و دو میلیارد دلار بین ایران و امریکا وجود دارد. اگر چنانچه دولت شما بر سر کار آید، شما با این قراردادها چه خواهید کرد؟]
- این قراردادها برخلاف مصالح مملکت ما بوده است. یکی از جنایاتی که شاه به ما کرده، این است که این طور قراردادهایی که برخلاف مصلحت ملت ما و مملکت ما بوده، کرده است. و ما برای کلیۀ قراردادهایی که برخلاف مصلحت ملت ما باشد، ارزشی قائل نیستیم. بله، اگر قراردادهایی باشد که انصاف در آن رعایت شده باشد و برای ما فایده هم داشته باشد، آن قراردادها را تصحیح میکنیم. (10 آذر 57 مصاحبهکننده: خبرنگار تلویزیون سراسری پی.بی.اِس امریکا/ صحیفه امام جلد5)
امام در جواب اولشان به نگاه امریکا درباره مردم ایران اشاره می کند و شاهد مثالی از گفته ی رئیس جمهور وقت امریکا می آورد که گفته بود: « این ها (ملت انقلابی ایران) مردم پست و رذلی هستند.» و در جواب دومشان به خوی استعماری و غارتگری و به دور از انصاف امریکا اشاره می کند و می فرماید: « این قراردادها برخلاف مصالح مملکت ما بوده است. یکی از جنایاتی که شاه به ما کرده، این است که اینطور قراردادهایی که برخلاف مصلحت ملت ما و مملکت ما بوده، کرده است. و ما برای کلیۀ قراردادهایی که برخلاف مصلحت ملت ما باشد، ارزشی قائل نیستیم. بله، اگر قراردادهایی باشد که انصاف در آن رعایت شده باشد و برای ما فایده هم داشته باشد، آن قراردادها را تصحیح میکنیم.» یا درجواب اول می گویند: « دولت های امریکا بزرگترین جنایتی که به ما کردند این است که این دودمان پهلوی را به ما تحمیل کردند و مخازن ما را با دست آن بردهاند و در عوض چیزی که به درد ملت بخورد ندادند و ارتش ما را در تحت حمایت خودشان قرار دادند که بر ضد ملت ما قیام کند... .»
پس قبل از پیاده سازی و عملی کردن یک سیاست در حوزه بین الملل باید ماهیت و خوی طرف مقابل را در نظر گرفت تا هم فریب مکر های شیطان را نخوریم و هم عزت ملت ایران را خدشه دار ننماییم.
والسلام علیکم والرحمة الله و برکاته
29 مهرماه 1392
سال حماسه سیاسی حماسه اقتصادی
محسن نوروزی
منابع:
1- صحیفه امام خمینی
2- استکبار جهانی و شیطان بزرگ از بیانات امام خمینی (ره)
3- www.khamenei.ir
4- www.imam-khomeini.ir
6- http://isna.ir/fa/news/91122113590/%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87
- ۹۲/۰۷/۲۹
احسنت؛موفق باشید.