تحلیل کلان فضای رسانهای و سیاسی کشور
هوالقاهر
اگر به فضای رسانهای و مطبوعاتی کشور احاطه داشته و مدت کوتاهی آن را رصد کرده باشید به حتم برای شما یقین حاصل خواهد شد که ایشان اهدافی را دنبال می نمایند که اگر چه در کنار یکدیگر دچار تزلزل هستند و به وحدت نمی رسند اما در یک گزینه دارای اشتراک هستند و آن نه به تفکر امام است. البته این مهم در نشریات و سایتها و... بعد از سال 84 و قبل از سال 92 به وضوح عیان و آشکار میباشد.
امروز اکثر رسانهها اعم از نشریات و سایتها و... با توجه به جهتگیریشان نسبت به دولت یازدهم، دو هدف را خواسته یا ناخواسته دنبال می نمایند و شامل دو گروه منفک از هم میباشند.
1- تهمت و افترا و هجمههای بی شمار به رئیس دولت نهم و دهم و نزدیکان ایشان به منظور ناکارآمد جلوه دادن احمدی نژاد.
یک گروه این هدف را به این دلیل دنبال می کنند که از یک طرف اساسا با اسلام ناب محمدی که امام عزیز و امام امت آن را معرفی نمودند، دارای تضاد و دوگانگی هستند و در واقع مخالفتشان نه از جهت مخالفت با تفکر و شخص احمدی نژاد بلکه مخالفت با تفکر اسلام نابی است که امام عزیز معرف آن بودند، می باشد. گروه دیگر از این جهت این هدف را دنبال می کنند که قادر به تحلیل درست فضای سیاسی نبودهاند و نتوانستند جایگاه احمدی نژاد را در تاریخ بشریت و در تاریخ انقلاب اسلامی درست درک نمایند که این مهم به خاطر عدم مطالعه و بررسی دقیق تفکر امام و رهبر امت اسلامی (امام خامنهای) بوده است و همینها باعث شد تا فاصله ایشان از اندیشه امام در پیچ مهم تاریخ به ظهور برسد و اختلافشان از امام بزرگوار عیانتر گردد و چوب تکفیر احمدی نژاد بر بلندای سخنانشان نمایان تر شود. در واقع سنت برائت جویی از رئیس دولت نهم و دهم را دنبال می نمایند که از قِبَل آن اولا آتش هجمه ها دامنگیرشان نشود و دوما امام را آن گونه معرفی نمایند که خود می پندارند نه آن گونه که هست.
2- نشان دادن تقابل مصباح و هاشمی در سطح کلان سیاسی.
رسانههای همسو با نظام اسلامی این هدف را از این جهت دنبال می نمایند که شخص شاخصی ندارند که هم مکتبی و انقلابی باشد و هم دارای مقبولیت بین مردم. لذا خواسته یا ناخواسته این هدف را دنبال می کنند. اما گروه مخالف تفکر امام به دلیل ترس از اندیشه احمدی نژاد به عنوان شاگرد و پیرو حقیقی تفکر امام، صحنه کشور را به شکل تقابل مصباح و هاشمی مصور می نمایند و خود ایشان می دانند که صحنه کشور تقابل دو اندیشه دیگر است که امام خامنه ای به زیبایی در سال 88 در زمان فتنه این گونه می فرمایند: "من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلافنظر داریم، که طبیعی هم هست؛ ولی مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگری فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقای رئیس جمهور(احمدی نژاد) از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهی مسائل خارجی اختلافنظر دارند، هم در زمینهی نحوهی اجرای عدالت اجتماعی اختلافنظر دارند، هم در برخی مسائل فرهنگی اختلافنظر دارند؛ و نظر آقای رئیس جمهور(احمدی نژاد) به نظر بنده نزدیکتر است." این گروه می خواهد فضا را برای جبهه حق که دچار تحلیل درست از فضای کشور نبودند به گونهای ترسیم نماید تا مبادا افکار ایشان به سمت احمدی نژاد رود. این گروه خوب می دانند که اگر دوباره این تفکر به صحنه اداره ی کشور بازگردد قادر به مقابله با آن نخواهند بود. البته اگر گوش شنوایی باشد باید به ایشان گفت که احمدی نژاد را خدا بر سرکار آورد. این خدا بود که نام او را در قلوب ملت شریف ایران انداخت و تمام مقدمات را فراهم نمود تا او بیاید و احیاگر تفکر امام باشد و انقلاب را به مسیر اصلی خویش بازگرداند.
والسلام علی من اتبع الهدی
محسن نوروزی
22مهر 1393
- ۹۳/۰۷/۲۲
مطلب بسیار مهم و جالبی بود؛ به خصوص قسمت دوم که عده ای در حال دو قطبی سازی کاذب برای جهت دهی افکار بخش هایی از جامعه هستند.
در ضمن، واقعا باید از دست کسانی که قادر به تحلیل درست فضای کشور نیستند، به خدا پناه برد. البته دشمن دانا و دوست نادان هر دو نامطلوب است اما به قول نظامی گنجوی:
دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود
با آرزوی توفیق