جنگ نرم

در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکرى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.(امام خامنه ای)

جنگ نرم

در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکرى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.(امام خامنه ای)

این وبلاگ سعی دارد با معرفی مبانی معرفتی گفتمان انقلاب اسلامی و نهادینه کردن آن در جامعه، عمق فکری و معرفتی جریانهای فکری و فرهنگی و سیاسی را نمایان کند تا ظلمات و موانع رسیدن به اهداف و آرمانهای الهی انقلاب اسلامی نمایان شود و در این مقطع حساس انوار الهی انقلاب اسلامی هر چه زودتر به ظهورکامل برسد.

پیوندها
پیوندهای روزانه

بعد از مقدماتی که عرض شد می رسیم به نکته اصلی سوم که خیلی خیلی مهم تر از نکات قبل می باشد و حتما و صد البته می توان گفت که این همان کد و رمز اصلی بحث است که تدارکات سنگین جهت برگزاری آن، برای انتقال چنین مفهومی بوده است و آن این می باشد که خدا از همه بندگان عهد گرفته است و از آن عهد سوال خواهد کرد و آن عهد چیزی نیست جز صدق. اما عهدی که خدا با انبیاء و اولیاء و ولی اش در جامعه بسته است با عهدی که با مردم بسته متفاوت می باشد و آن هم قاعده ای است که خداوند علیم و حکیم و قدیر، نهاده است که سراسر حکیمانه و عالمانه است و شاخص و معیاری است برای محک امام امت و خود امت.

سوال این است که این صدق چیست؟ و چه فرقی بین این دو صدق است؟ باید اذعان نمود که خدا از امام جامعه و امام امت راجع به صدق در برابر کفار و کافران و دشمنان بیرونی سؤال می پرسد و از مردم و مؤمنین از صدقشان - که پروردگارعالم با آن ها عهد کرده که ازایشان سؤال می کند- در برابر جریان نفاق و منافقان و دشمنان داخلی می پرسد. لذا امام عزیز امت بسیار مدبرانه و عالمانه و حکیمانه می فرمایند:

"آنچه در بخش اوّل عرایضم می خواهم کوتاه عرض بکنم براى شما عزیزان بسیجى و جوانان عزیز، این است که یکى از عوامل مولّد این روحیّه و این صبر در زینب کبرى (سلام الله علیها) و در دیگر اولیاءاللّهى که اینجور حرکت کردند، صدق است؛ صادقانه با پیمان خداى متعال برخورد کردن، دل را صادقانه به راه خدا سپردن؛ این خیلى مهم است. در قرآن کریم این صدق را، هم براى انبیاء عظام الهى لازم می شمرد: «وَ اِذ اَخَذنا مِنَ النَّبِیّینَ میثاقَهُم وَ مِنکَ وَ مِن نوحٍ وَ اِبرهیمَ وَ موسى وَ عیسى ابنِ مَریَمَ وَ اَخَذنا مِنهُم میثقاً غَلیظاً، لِیَسَلَ الصَّدِقینَ عَن صِدقِهِم؛» اى پیامبر ما از تو پیمان گرفتیم و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى پیمان گرفتیم - از همهى پیغمبران پیمان گرفتیم - و این پیمان، پیمان بسیار محکم و غلیظى است - در لِیسَل، "لام" به تعبیر ما طلبهها "لام" عاقبت است - و نتیجهى این پیمان این است که این پیغمبران بزرگ مورد سؤال قرار می گیرند از صدقى که در قبال این پیمان نشان دادند و بهخرج دادند؛ یعنى پیغمبر ما و پیغمبران بزرگ الهى باید در پیشگاه پروردگار عَرضه کنند میزانِ صداقتى را که در مقام اِعمال این میثاق الهى به کار بردند؛ این مال پیغمبران؛ در مورد مردم معمولى و مؤمنین [هم می فرماید]: «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَّن قَضى نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر وَ ما بَدَّلُوا تَبدیلاً، لِیَجزِىَ اللهُ الصَّدِقینَ بِصِدقِهِم و یُعَذِّبَ المُنافِقینَ اِن شاء.» در مورد پیغمبران بزرگ، نقطهى مقابل صادق را کافر قرار داد: «و اَعَدَّ لِلکفِرینَ عذاباً اَلیما.» در مورد این مؤمنین، نقطهى مقابل صادقین را منافقین قرار داد، که در این ها نکتههایى هست. از من و شما هم سؤال می کنند دربارهى وعده و عهدى که با خدا کردیم؛ ما با خدا معاهده داریم. حالا در این آیهى شریفه - «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عهَدوا الله عَلَیهِ »- این عهدى که می گوید مؤمنین با خدا بستهاند و بعضى از مؤمنین به این عهد بهنیکى وفا کردند و پاى این عهدشان ثابتقدم ماندند، همان است که چند آیه قبل در همین سورهى مبارکه می فرماید که «و لَقَد کانوا عهَدُوا اللهَ مِن قَبلُ لا یُوَلّونَ الاَدبار»؛ همهى ما به این نکات باید توجّه کنیم. با خداى متعال عهد کرده بودند که از مقابل دشمن فرار نکنند، به دشمن پشت نکنند. رها کردن مواضع و عقبنشینىِ منهزمانه در مواجههى با دشمن، از جملهى چیزهایى است که قرآن تأکید می کند که نباید انجام بگیرد؛ در جنگ نظامى و در جنگ سیاسى و در جنگ اقتصادى، در هر جایى که صحنهى زورآزمایى است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید ارادهى شما بر ارادهى دشمن غالب بشود؛ و می شود و این ممکن است. در عرصهى هرگونه جهاد و کارزارى، پشت کردن به دشمن و هزیمت کردن، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است."

ببینید امام می گویند می خواهید پیرو زینب باشید؟ و حماسه زینبی رقم بزنید؟ و همچو بی بی زینب می خواهید عزت برای خاندان پیغمبر بیافرینید؟ و همچون آن بانوی مجاهد حماسه ی عاشورا را کامل نمایید؟ بسم الله، این گوی و این میدان کارزار!

ای جوانان عزیز ایران اسلامی بجنبید تا با حرکت زینب گونه، خودتان را به مقام ایشان متصل نمایید و از شهد چون شیرین تر هزاران هزار برابر عسل دنیایی بچشانید و حقیقت خود را به کاروان بی یار و یاور کربلا برسانید تا نگذارید کربلاها محقق گردد. اگر خواص زمان حرکت زینب گونه می کردند و چهره ی دو رویی را بملا می ساختند کربلا محقق نمی گردید ولی ای خواص بی خواص کردید آن چه را که نباید می کردید و خدا همانطور که عهد گرفته بود از صدقتان پرسید1 آیا جوابی  در محضر ذات حق داشتید و دارید؟ اما ای برادر تو این اوراق را چون اریخ است مخوان! این را بخوان و در درونت به خود خوب بنگر که اگر کربلا بود تو کجا بودی؟ در کنار حسین؟ یا در برابر حسین؟ امروز هم صحنه ی ماقبل کربلاست اما شرطی دارد که به کربلا منتهی نشود و آن این که دل از اوراق این حقیر بگذری و به بیانات امامت بنگری که چگونه با تو سخن می راند. آیا می خواهی چون مثل بعضی ها بهانه گیری و از صحنه در روی؟ آیا نمی بینی که حسین زمانت فریاد بر می آورد و با تو می گوید "هل من ناصر ینصرنی" آیا این نوا هر لحظه با تو سخن نمی گوید؟ آیا این ندارا از اعماق وجودت حس می کنی؟ آیا پاسخی داری؟ لذا تو را فرا می خوانم که خوب در آیات سوره منافقون بنگری و خوب غور کنی تا امامت بهتر یارا باشی. بعد از آن تو را به این چند آیه از سوره احزاب فرا می خوانم که توصیه می کنم که دل از این دنیا بکنی و صفحه دلت را با این بخش از کلام خدا (سوره احزاب) منور گردانی.

« هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدًا ﴿١١﴾  وَإِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلا غُرُورًا ﴿١٢﴾ آنجا بود که مؤمنان مورد آزمایش قرار گرفتند و به تزلزل و اضطرابی سخت دچار شدند(11) و آن گاه که منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری [ضعف ایمان] بود، می گفتند: خدا و پیامبرش جز به فریب، ما را وعده [پیروزی] نداده اند!(12)

...وَلَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَکَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولًا﴿١٥﴾ و همانا آنان از پیش با خدا پیمان بسته بودند که [به دشمن] پشت نکنند؛ و پیمان خدا همواره بازخواست شدنی است.(15)

... وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الأحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا﴿٢٢﴾ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلا ﴿٢٣﴾ هنگامی که مؤمنان [در نبرد خندق] گروه های دشمن را دیدند، گفتند: این است آنچه خدا وپیامبرش به ما وعده داده اند [که ثواب و پاداش عظیم روز بازپسین بدون تحمل سختی ها و سرافراز بیرون آمدن از آزمایش ها، میسر نیست] و خدا و پیامبرش راست گفته اند، و [جنگ خندق] جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود.(22)از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نایل شدند] و برخی از آنان [شهادت راانتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی [در پیمانشان] نداده اند،(23)

...وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلا کَبِیرًا ﴿٤٧﴾ وَلا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلا ﴿٤٨﴾و مؤمنان را مژده ده که برای آنان از سوی خدا فضل بزرگی خواهد بود،(47) و از کافران و منافقان اطاعت مکن و آزارشان را واگذار و بر خدا توکل کن، و کافی است که خدا نگهبان و کارساز [انسان] باشد،(48)

...لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ وَیَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿٧٣﴾ تا نهایتاً خدا مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرک را [به سبب خیانت در امانت] عذاب کند و توبه مردان و زنان مؤمن را [به علت لغزش در امانت]بپذیرد؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.(73)»

ای عزیز مبادا به دشمن پشت کنی. ای ملت عزیز و ای مسئولین مبادا به دشمن پشت کنید که عذاب خدا در راه خواهد بود! خداوند متعال با هیچ کس شوخی ندارد و با هیچ کس نسبت فامیلی ندارد لذا تو خود بخوان ار این آیات حدیث مفصل.

اما نکته اصلی چهارم و آن این که اماممان تاکنون چند بار مسئولین را سوق دادند به خودسازی و درون سازی جامعه اسلامی. این بدان معناست که مسئولین به جای حل مسائل دیپلماتیک با شیطان بزرگ دنبال راهکاری از درون بروند. دولت جمهوری اسلامی به جای راضی کردن دشمنان برای بهبود وضعیت معیشت مردم باید اقتصاد مقاومتی را دنبال کنند و کشور را را از درون محکم کنند تا در تند باد های عرصه بین الملل همچون کوه استوار بماند و منتظر نماند تا ببیند طرف و طرف های مقابل چه می کنند.

" همه این را باید بدانند که این تحریم هایى که علیه ملّت ایران به کار برده شده، عمدتاً ناشى از کینهورزى استکبارى آمریکا است؛ کینهى آمریکایى مثل کینهى شترى [است]. بنا دارند بر اینکه بر ملّت ایران فشار بیاورند به امید اینکه شاید بتوانند ملّت ایران را تسلیم کنند؛ اشتباه می کنند؛ ملّت ایران با فشار، تسلیم هیچکس نخواهد شد. شما این ملّت را نشناختهاید؛ این [ملّت] ملّتى است که به حول و قوّى الهى می تواند فشارها را تحمّل کند و تهدید شما و فشار شما را براى خودش تبدیل کند به فرصت؛ این کار را به توفیق الهى ملّت ایران خواهد کرد.
 
ما در زمینهى تصمیمگیرىهاى اقتصادى و برنامهریزىهاى اقتصادى نقاط ضعفى داشتهایم؛ این نقاط ضعف موجب شده است که دشمن احساس کند با تحریم و امثال آن میتواند رخنه ایجاد کند؛ این فرصتى است براى ما تا این نقاط ضعفمان را بشناسیم، آنها را برطرف کنیم و انشاءالله برطرف خواهیم کرد."

امام امت در 13 آبان 92 می فرمایند:

" مطلب دیگر این است که ما براى مسائل اقتصادى کشور ھمه ى تلاشمان بایستى متمرکز باشد بر روى مسائل داخلى؛آن پیشرفتى، آن گشایشى ارزش دارد که متّکى باشد به قدرت درونى یک ملّت. یک ملّت اگر به قدرت خود، به توانایى ھاى خود متّکى بود، دیگر از اخم یک کشور، از تحریم یک کشور متلاطم نمی شود؛ این را باید ما حل کنیم. ھمه ى حرف ما با مسئولین - چه مسئولین گذشته، چه مسئولین امروز - ھمین است که باید براى گشایش مسائل کشور و مشکلات کشور، از جمله مشکلات اقتصادى، نگاه به درون باشد. ما در کشور ظرفیّت ھاى زیادى داریم؛ از ظرفیّت ھاى این ملّت که عبارت است از، ھم امکانات انسانى، ھم امکانات طبیعى، ھم امکانات جغرافیایى و موقعیّت منطقه اى باید استفاده کرد. البتّه ما از تحرّک دیپلماسى ھم حمایت میکنیم. وقتى میگوییم از درون بایستى کارھا اصلاح بشود، معنایش این نیست که چشممان را ببندیم، تحرّک دیپلماسى نداشته باشیم، با دنیا کار نکنیم؛ چرا، تحرّک دیپلماسى، حضور دیپلماسى کار بسیار لازمى است - مسئولینى که این کارھا را می کنند، بخشى از کارھایند - لکن تکیه بایست بر روى مسائل داخلى باشد. در عرصه ى دیپلماسى ھم آن کشورى موفّق است که متّکى باشد به نیروى درونزا؛ آن دولتى میتواند در پشت میز مذاکره ى دیپلماسى حرف خودش را سبز بکند و به مقصود و نتایج مورد نظر خودش دست پیدا بکند که متّکى باشد به یک اقتدار درونى، توانایى ھاى درونى؛ حساب میبرند از یک چنین دولتى."

 

زمانی که داشتم به صورت زنده این مروارید های گهر بار امامم را می شنیدم، دو دستی به سرمی زدم و می گفتم یعنی امت عزیز این کد ها را می گیرد؟(انشاالله) لذا بسیار دغدغه داشتم تا این چند نکته را که از خاطرتان گذشت عرض نمایم. باید این را بگویم که نکات بیار فراوانی از این بیانات امام برداشتم و قصد مطرح کرنشان را داشتم ولی برداشت حقیر این بود که از حوصله بحث خارج است لذا تنها به چند نکته سرنوشت ساز بسنده کردم.

خدای حکیم و علیم و قدیر نوشتم تا شاید این حقیر در زمره مردمی باشد که به صدقشان عمل کردند.

به امید روزی که همه ملت ایران و همه بشریت بتوانند به صدقشان عمل کنند و به این عهد الهی در عمل لبیک گویند.

والسلام علیکم والرحمة الله و برکاته

آذرماه سال 1392

سال حماسه سیاسی حماسه اقتصادی

  • محسن نوروزی

نظرات  (۱)

سلام

ممنون از لطفتان

مقالاتتون عالیه

موفق و پاینده باشید

درود بر بهار

http://hamianerahimmashayi.blogfa.com

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
.........................................